تاريخ : یک شنبه 30 تير 1392
| 5:35 PM | نويسنده : حدیثهشیشه ی نازک احساس مرا دست نزن؛
چندشم میشود از لکه ی انگشت دروغ...
آنکه می گفت احساس مرا میفهمد،
کو؟
کجارفت؟
که احساس مرا خوب فروخت...
نظرات شما عزیزان:
مطابت عالی بود.ممنون از دعای قشنگت تو الویت قرار داره برای انتقال به داخل وبلاگ.بهت تبریک میگم
مادرتمام فسادها دروغ است